• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سوره حجرات 

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





حُجُرات، سوره، چهل‌ونهمین سوره قرآن کریم در ترتیب مصحف می‌باشد.



در ترتیب نزول یکصدوششمین سوره است و پس از سوره مجادله و پیش از سوره تحریم قرار دارد
[۱] مقدمتان فی علوم‌القرآن، چاپ آرتور جفری و عبداللّه اسماعیل صاوی، ج۱، ص۱۰ـ۱۲، قاهره: مکتبةالخانجی، ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
[۲] محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم‌القرآن، ج۱، ص۱۹۴، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۳] محمود رامیار، تاریخ قرآن، ج۱، ص۵۸۷، تهران ۱۳۶۲ش.
و دارای هجده آیه است.


این سوره به اجماع مفسران بعد از هجرت نازل شده و مدنی است
[۴] ابن‌عطیه، المُحَرّرُ الوجیز فی تفسیر الکتاب‌العزیز، ج۱۵، ص۱۲۹، ج ۱۵، (رباط) ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.
[۵] ابن‌عاشور (محمدطاهر بن محمد)، تفسیر التحریر و التنویر، ج۲۶، ص۲۱۳، تونس ۱۹۸۴.
و با معتبر دانستن ملاک زمانی در تعیین مکی و مدنی، آیه سیزدهم این سوره نیز، که به نظر شماری از قرآن‌پژوهان
[۶] علی‌ بن احمد واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ج۱، ص۲۸۰، بیروت ۱۹۸۵.
[۷] عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، الاتقان فی علوم‌القرآن، ج۱، ص۷۰، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
در روز فتح مکه نازل شده است، مدنی محسوب می‌شود.


نام سوره برگرفته از آیه چهارم آن است.


این سوره را آغاز سوره‌های مفصّل (مفصّلات) قرآن دانسته‌اند.
[۸] عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، الاتقان فی علوم‌القرآن، ج۱، ص۲۲۱، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
[۹] محمود رامیار، تاریخ قرآن، ج۱، ص۵۹۵ـ۵۹۶، تهران ۱۳۶۲ش.



سوره حجرات شامل بخشی از احکام و آداب دینی است که رعایت آن‌ها موجب سعادت انسان در زندگی فردی و برقراری نظامی شایسته در اجتماع می‌شود.
این آداب و احکام یا درباره مسائلی اخلاقی است که مؤمنان باید در برخورد با پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم رعایت کنند یا حاکی از اصول و نکات مرتبط با اخلاق اجتماعی است که اهل ایمان باید در برخورد با یکدیگر به کار بندند.
[۱۱] وهبه مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر فی‌العقیدة و الشریعة والمنهج، ج۲۶، ص۲۱۲ـ۲۱۳، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸.

در پایان این سوره، تقوا به عنوان معیار برتری انسان‌ها در پیشگاه خدا مطرح، و بر تفاوت دو مرحله اسلام و ایمان تأکید شده است.

۵.۱ - پنج آیه نخست

پنج آیه نخست سوره حجرات، مؤمنان را از پیشی‌گرفتن بر خدا و رسولش نهی می‌کند و به آنان ادب سخن‌گفتن با رسول خدا و فراخواندن ایشان و همچنین رعایت احترام در حضور ایشان را می‌آموزد، تا جایی‌که بلندتر بودن صدای آنان از پیامبر را موجب از بین رفتن اعمال نیکشان می‌شمارد.
شأن نزول‌های متعددی که برای این آیات ذکر شده، همگی مؤید آن است که دست‌کم گروهی از مسلمانان آن دوران، جایگاه و مرتبه پیامبر خدا را نشناخته بودند و به دور از ادب و احترام با ایشان برخورد می‌کردند، از جمله اینکه بعضی فرایض دینی خود، نظیر روزه و قربانی‌کردن ، را قبل از موعد آن یا قبل از پیامبر صلی‌اللّه علیه‌وآله ادا می‌کردند؛ گاهی پیامبر خدا را بدون لقب و کنیه و با صدای بلند، از پشت در خانه ایشان مورد خطاب قرار می‌دادند؛ عده‌ای نیز می‌گفتند که ای کاش آیه‌ای درباره فلان مسئله نازل می‌شد.
[۱۲] علی‌ بن احمد واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ج۱، ص۲۷۳ـ۲۷۷، بیروت ۱۹۸۵.
[۱۳] طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیرالقرآن.
[۱۴] محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل آیات، بیروت: دارالفکر، (بی‌تا).
[۱۵] عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، لباب النّقول فی اسباب النّزول، ج۱، ص۲۶۴ـ۲۶۶، تونس ۱۴۰۲/۱۹۸۱.


۵.۲ - آیه نبأ

در آیه ششم این سوره به مؤمنان دستور داده شده است که در تصدیق خبری که به آن‌ها می‌رسد و آورنده آن فاسق است، دقت و درباره آن تحقیق کنند تا مبادا نادانسته به گروهی آسیب رسانند و از کرده خود پشیمان شوند.
اگرچه در نقل جزئیات سبب نزول این آیه اختلافاتی هست، اما بیش‌تر مفسران آن را در شأن ولید بن عُقبه می‌دانند که پیامبر اکرم وی را برای دریافت صدقات به قبیله بنی‌ مصطلق فرستاد.
[۱۶] طبری، جامع.
[۱۷] روض‌الجنان و روح‌الجنان فی تفسیرالقرآن، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد ۱۳۶۵ـ۱۳۷۶ش.
[۱۸] ابن‌کثیر، تفسیرالقرآن العظیم، ذیل آیه، چاپ علی شیری، بیروت (بی‌تا).
[۱۹] ابن‌عبدالبَرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۴، ص۱۵۵۳، چاپ علی‌محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲ /۱۹۹۲.

این آیه، که به آیه نبأ معروف است، از مشهورترین مستنداتِ قرآنی شماری از اصولیان برای اثبات حجیت خبر واحد است،
[۲۰] محمدکاظم‌ بن حسین آخوند خراسانی، کفایةالاصول، ج۱، ص۲۹۶، قم ۱۴۰۹.
[۲۱] محمدرضا مظفّر، اصول الفقه، ج۳، ص۷۲، قم: مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، (بی‌تا).
چرا که بنابر «مفهوم مخالف» آیه، برای پذیرش خبر شخص عادل نیازی به تحقیق نیست و لازمه این برداشت از آیه، حجیت خبر عادل است.
[۲۲] مرتضی بن محمدامین انصاری، الانظار التفسیریة للشیخ الانصاری، ج۱، ص۷۹۹ـ ۸۱۳، تدوین صاحبعلی محبّی، قم ۱۳۷۶ش.


۵.۳ - آیه نهم

آیه نهم سوره حجرات بیانگر آن است که اگر میان دو گروه از مؤمنان نزاع پدید آمد، وظیفه دیگران است که زمینه صلح را فراهم سازند و چنانچه یک گروه از آنان تجاوز پیشه کرد، باید با آن گروه پیکار کنند تا به فرمان خدا بازگردد.
برخی مفسران و فقیهان با توجه به کاربرد مادّه بغی در عبارات «فَاِنْ بَغَتْ اِحْدیهُما عَلَی الْاُخْری» و «فَقاتِلُوا الَّتی تَبغی»، از این آیه پیکار با اهل بغی را استفاده کرده‌اند.
در آیه بعد، مؤمنان برادر یکدیگر دانسته شده‌اند و ازاین‌رو باید بین آن‌ها صلح و آشتی برقرار باشد.
برخی مفسران، این تعبیر قرآن را استعاره یا تشبیه دانسته‌اند،
[۲۳] اسماعیل‌ بن مصطفی حقی، تفسیر روح‌البیان، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
[۲۴] ابن‌عاشور (محمدطاهر بن محمد)، تفسیر التحریر و التنویر، ذیل آیه، تونس ۱۹۸۴.
اما به نظر طباطبائی ،
[۲۵] طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه.
قرآن از یک قرارداد اجتماعی خاص خبر می‌دهد.

۵.۴ - آیه یازده و دوازده

در آیات یازدهم و دوازدهم این سوره، مسلمانان از شش رذیله اخلاقی ، که مرتبط با آداب اجتماعی و روابط انسانی است، نهی شده‌اند که عبارت‌اند از: مسخره کردن یکدیگر، طعن و عیب‌جویی ، خواندن دیگران با القاب زشت و ناپسند، بدگمانی به همدیگر، تجسّس و خبرگیری از احوال نهانی مردم، و غیبت کردن .
باتوجه به این دو آیه، فردی که دیگران را مسخره می‌کند، باید بداند که ممکن است فردی که مورد استهزای او قرار می‌گیرد، جایگاه والاتری نزد خدا داشته باشد.
[۲۶] طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل آیات.

همچنین غیبت فرد مؤمن به منزله خوردن گوشت برادرِ مرده دانسته شده است، زیرا همان‌طور که مُرده اطلاعی از خوردن گوشتش ندارد، آن فرد مؤمن نیز نمی‌داند که دیگری غیبت او را می‌کند.
[۲۷] محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل آیات، بیروت: دارالفکر، (بی‌تا).

در فقه نیز به استناد این آیات بر حرمت تجسّس و غیبت و امثال آن استدلال شده است.
[۲۸] مرتضی بن محمدامین انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۳۱۵ـ۳۶۴ درباره حرمت غیبت، قم ۱۳۷۸ش.


۵.۵ - آیه سیزده

آیه سیزدهم، بر خلاف آیات قبلی، با خطاب «یا أیها النّاسُ» آغاز می‌شود که علاوه بر مؤمنان، سایر مردم را نیز دربرمی‌گیرد.
از این آیه و همچنین شأن نزول‌ها
[۲۹] علی‌ بن احمد واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ج۱، ص۲۸۰ـ۲۸۱، بیروت ۱۹۸۵.
[۳۰] محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل آیه، بیروت: دارالفکر، (بی‌تا).
و مأثورات تفسیریِ آن،
[۳۱] تفسیرالقرآن العظیم، چاپ علی شیری، بیروت (بی‌تا).
[۳۲] عبدعلی‌ بن جمعه حویزی، تفسیر نورالثقلین، ذیل آیه، چاپ هاشم رسولی‌محلاتی، قم ۱۳۷۰ش.
دانسته می‌شود که عناصری مانند رنگ‌پوست، نسب، نژاد و قومیت نباید مایه تفاخر انسان‌ها باشد، چرا که معیار ارزش‌گذاری نزد خدا، تقوا و پرهیزکاری است و معنای اصیل واژه «کرم» که در عبارت «اِنَّ أکرَمَکُمْ عِندَاللّهِ اَتْقیکُمْ» به‌کار رفته است، مؤید این مطلب است، زیرا واژه «کریم» در عصر نزول به معنای فرد دارای شرافت خانوادگی و تبار والا به‌کار می‌رفته است.
[۳۳] توشیهیکو ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ج۱، ص۴۸، ترجمه احمد آرام، تهران ۱۳۶۱ش.


۵.۶ - آیات پایانی

آیات پایانی این سوره به بیان تفاوت اسلام و ایمان می‌پردازد.
در شأن نزول این آیات آمده است که‌ گروهی از بادیه‌نشینان عرب به‌ هنگام قحطی نزد رسول خدا رفتند و به امید کمک ایشان، در حالیکه در دل ایمان نداشتند، اظهار اسلام کردند و با سخنانشان بر ایشان منّت نهادند.
[۳۴] علی‌ بن احمد واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ج۱، ص۲۸۱، بیروت ۱۹۸۵.

نزول این آیات به آنان فهماند که اسلامشان ظاهری و زبانی است، چرا که ایمان وارد قلب‌های آنان نشده است.
علاوه بر این، اگر هم ایمان آورده بودند، نباید بر پیامبر اسلام منّت می‌گذاشتند، بلکه خدا بر آن‌ها منّت دارد که به سوی ایمان هدایتشان کرده است.
به مسئله تفاوت اسلام و ایمان و رابطه بین آن‌ها در احادیث نیز اشاره شده است.
[۳۵] کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۵ـ۲۸.



واژه «حجرات» جمع «حجره» در آیه ۴ این سوره به کار رفته؛ (ان الذین ینادونک من ور اء الحجر ات اکثر هم لا یعقلون)و مراد از آن، اطاق‌های متعددی کنار مسجدالنبی است که برای همسران پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم تهیه شده بود. گاهی بعضی از مسلمانان از پشت اطاق‌ها با صدای بلند، پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم را صدا می‌زدند، تا این که آیات ۴ و ۵ این سوره نازل شد و آنان را از این رفتار ناپسند منع کرد؛ (ولو انهم صبر وا حتی تخر جالیهم لکان خیر ا لهم واللـه غفور ر حیم). کلمه «حجرات» که یادآور این دستور اخلاقی بود، نام سوره قرارگرفت. چون آیات این سوره در زمینه مسائل اخلاقی و نحوه ارتباط و سخن گفتن با همنوعان و رهبرجامعه اسلامی و شخص پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم است، به گفته برخی مفسران می‌توان این سوره را «سوره اخلاق و آداب» نامید.


این سوره مشتمل بر مسائلی از احکامدین است، احکامی که با آن سعادت زندگی فردی انسان تکمیل می‌شود، و نظام صالح و طیب در اجتماع بشر مستقر می‌گردد. بعضی از آن مسائل ادب جمیلی است که باید بین بنده و خدای سبحان رعایت شود، و پاره‌ای آدابی است که بندگان خدا باید در مورد رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم رعایت کنند، که در پنج آیه اول سوره آمده. بعضی دیگر آن، احکام مربوط به مسائلی است که مردم در برخورد با یکدیگر در مجتمع زندگی خود باید آن را رعایت کنند. قسمتی دیگر مربوط به برتری‌هایی است که بعضی افراد بر بعض دیگر دارند، و تفاضل و برتری افراد از اهم اموری است که جامعه مدنی انسان با آن منتظم می‌شود، و انسان را به سوی زندگی توام با سعادت و عیش پاک و گوارا هدایت می‌کند، و با آن بین دین حق و باطل فرق می‌گذارد، و می‌فهمد کدام دین حق است، و کدام از سنن اجتماعی قومی است. و در آخر، سوره را با اشاره به حقیقت ایمان و اسلام ختم نموده، بر بشریت منت می‌گذارد که نور ایمان را به او افاضه فرموده است


۱. هجده آیه، ۳۵۳ یا ۳۴۳ کلمه و ۱۴۷۴ یا ۱۴۹۶ حرف دارد. درباره تعداد کلمات و حروف این سوره، اعداد و ارقام دیگری نیز گفته‌اند.
۲. در ترتیب نزول، یکصد و ششمین و در قرآن کریم چهل و نهمین سوره است که پس از سوره مجادله و پیش از سوره تحریم نازل شد.
۳. این سوره به شهادت مضامین آیاتش در مدینه نازل شده، به استثنای آیه یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی... که بعضی در باره مدنی بودن آن حرف دارند. تنها از ابن عباس نقل شده که آیه ۱۳ این سوره، مکی است.
۴. از نظر کمیت از سور مثانی و حدود نیم حزب قرآن است.
۵. گفته‌اند آیه ناسخ و منسوخ ندارد.
۶. یکی از سوره‌های مخاطبات است.


۱. احترام و تکریم همدیگر؛
۲. پرهیز از تمسخر و تحقیر.
۳. حفظ اسرار دیگران.
۴. آداب معاشرت و سخن گفتن با پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و پیشوایان بزرگ.
۵. رعایت اخلاق اجتماعی که باعث محبت و امنیت و اتحاد، جامعه اسلامی می‌شود.
۶. پرهیز از شایعه سازی.
۷. رعایت تقوا.
۸. اطاعت از رهبری.
۹. ایجاد قسط وعدل .
[۴۴] حجتی، محمد باقر، ۱۳۱۱، پژوهشی درتاریخ قرآن کریم، ص۱۴۵.
[۴۵] رامیار، محمود، ۱۳۰۱ - ۱۳۶۳، تاریخ قرآن، ص۵۸۷.
[۴۶] جمعی از محققان، علوم القرآن عندالمفسرین، ج۱، ص۳۱۷.
[۴۷] هاشم زاده هریسی، هاشم، ۱۳۱۷، شناخت سوره‌های قرآن، ص۳۸۱.



سیوطی
[۴۸] عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، تناسق الدرر فی تناسب السّور، ج۱، ص۱۲۲، چاپ عبداللّه محمد درویش، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
چند وجه تناسب بین سوره‌هاى فتح و حجرات آورده است، از جمله: اشاره هر دو سوره به احكام قتال، تمجید و بیان شأن پیامبر اسلام در آغاز هر دو سوره و پایان یافتن اولى و آغاز شدن دومى با مطالبى درباره مؤمنان.


برخی آثار و پاداش‌های تلاوت این سوره در احادیث و کتاب‌های تفسیر آمده است.
[۴۹] طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیرالقرآن، ج۹، ص۱۹۳.
[۵۱] محمد تقی بن محمدباقر آقانجفی، خواصّ الآیات و خواصّ تمامی سوره‌های قرآن‌کریم، ج۱، ص۱۲۳ـ۱۲۴، بمبئی ۱۲۹۹، چاپ افست تهران ۱۳۴۵ش.

مثلا بر قرائت سوره حجرات در هر شب یا روز تأکید شده و در روایتی آمده است: هر کس سوره حجرات را در روز یا شب تلاوت کند از زیارت کنندگان رسول خدا صلّى اللَّه علیه وآله خواهد بود.
[۵۲] کاشف الغطاء، کشف‌الغطاء، ج۳، ص۴۷۴.



این سوره، به سبب احتوا بر مجموعه‌ای از احکام اخلاقی فردی و اجتماعی، محل توجه خاص مفسران قرار گرفته و حتی تک‌نگاری‌های تفسیری درباره آن تألیف شده است؛ برای نمونه: تفسیر سوره حجرات، سیدرضا صدر ؛ اخلاق اجتماعی، تفسیر سوره حجرات، سیدمرتضی شبستری ؛ نظام اخلاقی اسلام، تفسیر سوره حجرات، جعفر سبحانی تبریزی ؛آدابى از قرآن، تفسیر سوره شریفه حجرات، سید عبدالحسین دستغیب شیرازی ؛ مواقف و تأملات مع سورةالحجرات، احمد‌علی سعدنی .


عنوان ياد شده در باب صلات آمده است.


(۱) قرآن.
(۲) محمدکاظم‌ بن حسین آخوند خراسانی، کفایةالاصول، قم ۱۴۰۹.
(۳) محمد تقی بن محمدباقر آقانجفی، خواصّ الآیات و خواصّ تمامی سوره‌های قرآن‌کریم، بمبئی ۱۲۹۹، چاپ افست تهران ۱۳۴۵ش.
(۴) ابن‌عاشور (محمدطاهر بن محمد)، تفسیر التحریر و التنویر، تونس ۱۹۸۴.
(۵) ابن‌عبدالبَرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، چاپ علی‌محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲ /۱۹۹۲.
(۶) ابن‌عطیه، المُحَرّرُ الوجیز فی تفسیر الکتاب‌العزیز، ج ۱۵، (رباط) ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.
(۷) ابن‌کثیر، تفسیرالقرآن العظیم، چاپ علی شیری، بیروت (بی‌تا).
(۸) ابوالفتوح رازی، روض‌الجنان و روح‌الجنان فی تفسیرالقرآن، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد ۱۳۶۵ـ۱۳۷۶ش.
(۹) مرتضی بن محمدامین انصاری، الانظار التفسیریة للشیخ الانصاری، تدوین صاحبعلی محبّی، قم ۱۳۷۶ش.
(۱۰) مرتضی بن محمدامین انصاری، کتاب المکاسب، قم ۱۳۷۸ش.
(۱۱) توشیهیکو ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ترجمه احمد آرام، تهران ۱۳۶۱ش.
(۱۲) اسماعیل‌ بن مصطفی حقی، تفسیر روح‌البیان، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۱۳) عبدعلی‌ بن جمعه حویزی، تفسیر نورالثقلین، چاپ هاشم رسولی‌محلاتی، قم ۱۳۷۰ش.
(۱۴) محمود رامیار، تاریخ قرآن، تهران ۱۳۶۲ش.
(۱۵) وهبه مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر فی‌العقیدة و الشریعة والمنهج، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
(۱۶) محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم‌القرآن، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۱۷) عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، الاتقان فی علوم‌القرآن، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
(۱۸) عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، تناسق الدرر فی تناسب السّور، چاپ عبداللّه محمد درویش، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
(۱۹) عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، لباب النّقول فی اسباب النّزول، تونس ۱۴۰۲/۱۹۸۱.
(۲۰) طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن.
(۲۱) طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیرالقرآن.
(۲۲) طبری، جامع.
(۲۳) محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت: دارالفکر، (بی‌تا).
(۲۴) کلینی، الکافی.
(۲۵) مجلسی، بحار‌الأنوار.
(۲۶) محمدرضا مظفر، اصول الفقه، قم: مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، (بی‌تا).
(۲۷) مقدمتان فی علوم‌القرآن، چاپ آرتور جفری و عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره: مکتبةالخانجی، ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
(۲۸) علی‌ بن احمد واحدی نیشابوری، اسباب النزول، بیروت ۱۹۸۵.
(۲۹) کاشف الغطاء، کشف‌الغطاء.
(۳۰) شیخ حرّ عاملی، وسائل‌الشیعة .


۱. مقدمتان فی علوم‌القرآن، چاپ آرتور جفری و عبداللّه اسماعیل صاوی، ج۱، ص۱۰ـ۱۲، قاهره: مکتبةالخانجی، ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
۲. محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم‌القرآن، ج۱، ص۱۹۴، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۳. محمود رامیار، تاریخ قرآن، ج۱، ص۵۸۷، تهران ۱۳۶۲ش.
۴. ابن‌عطیه، المُحَرّرُ الوجیز فی تفسیر الکتاب‌العزیز، ج۱۵، ص۱۲۹، ج ۱۵، (رباط) ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.
۵. ابن‌عاشور (محمدطاهر بن محمد)، تفسیر التحریر و التنویر، ج۲۶، ص۲۱۳، تونس ۱۹۸۴.
۶. علی‌ بن احمد واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ج۱، ص۲۸۰، بیروت ۱۹۸۵.
۷. عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، الاتقان فی علوم‌القرآن، ج۱، ص۷۰، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
۸. عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، الاتقان فی علوم‌القرآن، ج۱، ص۲۲۱، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
۹. محمود رامیار، تاریخ قرآن، ج۱، ص۵۹۵ـ۵۹۶، تهران ۱۳۶۲ش.
۱۰. طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۸، ص ۳۰۵.    
۱۱. وهبه مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر فی‌العقیدة و الشریعة والمنهج، ج۲۶، ص۲۱۲ـ۲۱۳، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
۱۲. علی‌ بن احمد واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ج۱، ص۲۷۳ـ۲۷۷، بیروت ۱۹۸۵.
۱۳. طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیرالقرآن.
۱۴. محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل آیات، بیروت: دارالفکر، (بی‌تا).
۱۵. عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، لباب النّقول فی اسباب النّزول، ج۱، ص۲۶۴ـ۲۶۶، تونس ۱۴۰۲/۱۹۸۱.
۱۶. طبری، جامع.
۱۷. روض‌الجنان و روح‌الجنان فی تفسیرالقرآن، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد ۱۳۶۵ـ۱۳۷۶ش.
۱۸. ابن‌کثیر، تفسیرالقرآن العظیم، ذیل آیه، چاپ علی شیری، بیروت (بی‌تا).
۱۹. ابن‌عبدالبَرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۴، ص۱۵۵۳، چاپ علی‌محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲ /۱۹۹۲.
۲۰. محمدکاظم‌ بن حسین آخوند خراسانی، کفایةالاصول، ج۱، ص۲۹۶، قم ۱۴۰۹.
۲۱. محمدرضا مظفّر، اصول الفقه، ج۳، ص۷۲، قم: مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، (بی‌تا).
۲۲. مرتضی بن محمدامین انصاری، الانظار التفسیریة للشیخ الانصاری، ج۱، ص۷۹۹ـ ۸۱۳، تدوین صاحبعلی محبّی، قم ۱۳۷۶ش.
۲۳. اسماعیل‌ بن مصطفی حقی، تفسیر روح‌البیان، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۲۴. ابن‌عاشور (محمدطاهر بن محمد)، تفسیر التحریر و التنویر، ذیل آیه، تونس ۱۹۸۴.
۲۵. طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه.
۲۶. طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ذیل آیات.
۲۷. محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل آیات، بیروت: دارالفکر، (بی‌تا).
۲۸. مرتضی بن محمدامین انصاری، کتاب المکاسب، ج۱، ص۳۱۵ـ۳۶۴ درباره حرمت غیبت، قم ۱۳۷۸ش.
۲۹. علی‌ بن احمد واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ج۱، ص۲۸۰ـ۲۸۱، بیروت ۱۹۸۵.
۳۰. محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ذیل آیه، بیروت: دارالفکر، (بی‌تا).
۳۱. تفسیرالقرآن العظیم، چاپ علی شیری، بیروت (بی‌تا).
۳۲. عبدعلی‌ بن جمعه حویزی، تفسیر نورالثقلین، ذیل آیه، چاپ هاشم رسولی‌محلاتی، قم ۱۳۷۰ش.
۳۳. توشیهیکو ایزوتسو، خدا و انسان در قرآن، ج۱، ص۴۸، ترجمه احمد آرام، تهران ۱۳۶۱ش.
۳۴. علی‌ بن احمد واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ج۱، ص۲۸۱، بیروت ۱۹۸۵.
۳۵. کلینی، الکافی، ج۲، ص۲۵ـ۲۸.
۳۶. مجلسی، بحار‌الأنوار، ج۶۵، ص۲۴۳۲۵۵.    
۳۷. مجلسی، بحار‌الأنوار، ج۶۵، ص۲۷۷۲۷۸.    
۳۸. حجرات/سوره۴۹، آیه۴.    
۳۹. فیروز آبادی، محمد بن یعقوب، ۷۲۹ - ۸۱۷ق، بصائرذوی التمییزفی لطائف الکتاب العزیز، ج۱، ص۴۳۵.    
۴۰. حجرات/سوره۴۹، آیه۵.    
۴۱. مکارم شیرازی، ناصر، ۱۳۰۵، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۱۲۷.    
۴۲. زرکشی، محمد بن بهادر، ۷۴۵ - ۷۹۴ق، البرهان فی علوم القرآن (باحاشیه)، ج۱، ص۱۹۴.    
۴۳. طباطبایی، محمد حسین، ۱۲۸۱ - ۱۳۶۰، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۸، ص۳۰۵.    
۴۴. حجتی، محمد باقر، ۱۳۱۱، پژوهشی درتاریخ قرآن کریم، ص۱۴۵.
۴۵. رامیار، محمود، ۱۳۰۱ - ۱۳۶۳، تاریخ قرآن، ص۵۸۷.
۴۶. جمعی از محققان، علوم القرآن عندالمفسرین، ج۱، ص۳۱۷.
۴۷. هاشم زاده هریسی، هاشم، ۱۳۱۷، شناخت سوره‌های قرآن، ص۳۸۱.
۴۸. عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، تناسق الدرر فی تناسب السّور، ج۱، ص۱۲۲، چاپ عبداللّه محمد درویش، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
۴۹. طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیرالقرآن، ج۹، ص۱۹۳.
۵۰. مجلسی، بحار‌الأنوار، ج۸۹، ص۳۰۳.    
۵۱. محمد تقی بن محمدباقر آقانجفی، خواصّ الآیات و خواصّ تمامی سوره‌های قرآن‌کریم، ج۱، ص۱۲۳ـ۱۲۴، بمبئی ۱۲۹۹، چاپ افست تهران ۱۳۴۵ش.
۵۲. کاشف الغطاء، کشف‌الغطاء، ج۳، ص۴۷۴.
۵۳. شیخ حرّ عاملی، وسائل‌الشیعة، ج۶، ص۲۵۵-۲۵۶.    



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «سوره حجرات»، شماره۵۸۴۶.    
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۲۲۹.    
فرهنگ نامه فارسی علوم قرآن، برگرفته از مقاله «سوره حجرات(علوم قرآنی)».    






جعبه ابزار